شهرآرانیوز - در آغاز قرن ما، سبک هندی یا اصفهانی، بهویژه شیوه صائب، دوباره در کانون توجهات قرار گرفت و احیا شد. نیما یکی از کسانی بود که برخلاف عقیده شایع و رایج از شعر سبک هندی تمجید کرد و آن را «اعلادرجه ترقی شعر ایران» و «نمونه حد کامل شعر» خواند. اما شاعرانی که به این سبک رجوع کردند، برخلاف گویندگان مکتب «بازگشت»، براساس توافق یا قرارداد قبلی این کار را انجام ندادند. آنها از مناطق مختلفی برخاسته بودند و علایق و انگیزههای خاص خودشان را داشتند. حیدرعلی کمالی، شاعر عصر مشروطه که از پیشگامان احیای سبک هندی و شعر صائب در دوران معاصر نیز هست، در مقدمه «منتخبات اشعار صائب» (۱۳۰۵) نوشته است: «... نه آنکه هرکس عراقی است حتما در گفتار پیسپر عراقیهاست یا همینکه فارسی یا شیرازی شد قطعا باید کلمهبندی او کلمهبندی آنها باشد یا اگر خراسانی است لازم است بهطرز خراسانیها سخن راند. چنین نیست؛ بل اختیار هریک از روشهای سهگانه بسته به ذوق و سلیقه شاعر است.» همین است که تعداد معتنابهی از شاعران معاصر خراسان نیز درسبک هندی یا اصفهانی طبعآزمایی کردهاند. یکی از ایشان و شاید مهمترینشان محمد قهرمان (۱۰ تیر ۱۳۰۸-۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲) است، کسی که «در سخن پیروی صائب خوشگو میکرد/ در خراسان غزلش بوی صفاهان میداد». این بیت را قهرمان در رثای دوستش، غلامرضا قدسی، سروده، اما شاید خودش بهترین مصداق آن باشد. محمدرضا شفیعی کدکنی خطاب به او سروده: «خراسان است و شعر قهرمانش/ خراسان را تو شعر قهرمان باش». اما قهرمان نه بهواسطه اشعارش، که بهدلیل پژوهشهای مهمش نیز اهمیت دارد. در این پرونده در چند بخش، به وجوه مختلف زندگی و آثار این شاعر بزرگ خراسان پرداختهایم.
علی باقریان